
موزه معصومیت استانبول
شرح
موزه معصومیت استانبول اولین موزهی دنیا است که در ترکیه بر اساس یک رمان ساخته شده است. رمانی با همین عنوان که نویسندهاش، اورهان پاموک برنده جایزه نوبل ادبیات شده است.
رمان «موزه معصومیت» یا «موزه بیگناهی» نوشته اورهان پاموک نویسنده نوبلیست ترک، همزادی هم دارد؛ موزهای در قلب شهر تاریخی استانبول که دیدار از آن بهمثابه «دیدن» و «شنیدن» رمان است.
بر اساس رمانی با همین نام از اورهان پاموک، پژوهشی مشروح درباره میلی وسواسگونه برای جمعآوری اشیا است. ایده این موزه سالها قبل و وقتی پاموک نوجوان بوده به ذهنش رسیده که شرح مبسوطش را در دیباچه رمان آورده است.
اورهان پاموک اهل استانبول و از یک خانواده مرفه است که با خلق موزه معصومیت در یکی از کوچههای فرعی پشت خیابان استقلال در استانبول، موجب شد تا رمان موزهی معصومیت از سایر رمانهایش متمایز شود.
رمان در بیش از ۶۰ کشور دنیا منتشر شده و داستان عشق یک جوان به نام «کمال» از یک خانواده ثروتمند و باسواد با یک دختر زیبا از اقوام فقیرش به نام «فوسون» را بیان میکند. در این موزه اشیا روزمره مربوط به نیمه دوم قرن بیستم با حساسیتی خاص در جعبهها و ویترینهای زیبا به نمایش گذاشته شدهاند.
ساختمان موزه، خانهی قدیمی سه طبقهای است که در سال ۱۸۹۷ ساخته شد. موزه معصومیت با چیدمانی شگفتآور درسال ۲۰۱۲ به روی علاقهمندان گشوده شد. بخش موزه منطبق بر ۸۳ فصل رمان طراحی شده است. نکته جالب این است که پاموک صرفا در هر بخش به بازنمایی آنچه در کتاب نوشته شده بسنده نکرده، بلکه هر بخش تصویری از استانبول و حال و هوای یک زمان معین را تداعی میکند که داستان در بسترش روایت شده است.
برای آنها که رمان موزه معصومیت را خواندهاند، دیدار از این موزه بهمثابه «دیدن» و «شنیدن» آن رمان است؛ فضایی شبیه داستان آلیس در سرزمین عجایب دارد و در آن استانبول سه دههی پنجاه، شصت و هفتاد را میتوان دید: زنان مدرن با کت و دامنهای رنگین، موهای آراسته و کیفهایی که مزین به مارک شنل است، ظروف نقره و عکسهای قدیمی خانوادگی که به سیاق آن دوران گرفته شدهاند.
پاموک همه چیز را در موزه جمعآوری کرده؛ اشیا، مناظر و عکسهایی که در رمان تشریح میشوند، در موزه به نمایش گذاشته شدهاند. او به دنبال خانهای گشته که به فضای خلقشده در داستان شبیه باشد و بالاخره آن را در محله چوکور جومای استانبول یافته است؛ یک خانه دوطبقه مربوط به اواخر قرن نوزدهم. محلهای که در دوران عثمانی قلب تپندهی اقتصاد عثمانی بوده است؛ محلی برای تجارت ثروتمندان خاورمیانه، شمال آفریقا و ترکیه. اما ظاهرا پس از سقوط امپراتوری عثمانی همهچیز در آن تغییر میکند چرا که جمهوری مدرن ترکیه در آغاز بسیار فقیر بوده است.
پاموک در این داستان به فکر روایت یک داستان رمانتیک نیست. او در خلال این داستان استانبول را شهری در حال گذار از سنت به مدرنیته ترسیم میکند که بین آزادیهای زندگی مدرن و سنتیاش همزیستی دشواری وجود دارد. آنچه نویسنده ترک ساخته، چیزی شبیه استادیوم فوتبال یا سینما نیست؛ شاید این موزه نمایانکننده زندگی قشر وسیعی از مردمانی باشد که در آن دوران زیستهاند.